پیامهای عمومی ارسال شده
+
ای عشق مدد کن به سامان برسیم ،
چون مزرعه تشنه به باران برسیم ،
یا من برسم به یار یا یار به من ،
یا هردو بمیریم و به پایان برسیم .
+
در ذهن اگر نیافرینمت میمیرم ، از شاخه ای اگر نچینمت میمیرم ،
ای عادت چشمان بی حوصله ام ، یک روز اگر نبینمت میمیرم .
+
پرسید به خاطر کی زنده هستی ؟ با اینکه دوست داشتم با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو ، بهش گفتم به خاطر هیچکس ، پرسید پس به خاطر چی زنده هستی ؟ با اینکه دلم داد میزد به خاطر دل تو ، با یه بغض غمگین گفتم به خاطر هیچکس ، ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی ؟ درحالی که اخم تو چشماش جمع شده بود گفت : به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است .